پروژه‌ی جدید: ۱۸۰درجه، نقطه‌ی مقابل!

۱۸۰درجهمفتخرم پروژه‌ی جدیدم رو که بیش از ۱سالی می‌شه که در مرحله‌ی آزمایشیه، رونمایی کنم. نام این پروژه رو که قراره یک وبلاگ رسانه‌ای باشه، “۱۸۰درجه” گذاشتم. اینکه ۱۸۰درجه دقیقا قراره چی‌کار کنه خودمم نمی‌دونم ولی ایده‌های زیادی براش دارم. اولین و اصلی‌ترین ویژگی این رسانه‌ی بلاگی متفاوت بودن و محتوای نشر شده‌شه.  محتوایی در اون نشر خواهد شد که واقعا هرجایی نمی‌بینینش. نگاه کلی محتوای وبلاگ هم صورت تحلیلی و فنی خواهد داشت.

  “۱۸۰درجه دیگه چیه؟” عینا نقل می‌کنم:

“۱۸۰درجه” قراره ماورای موضوعات و دغدغه‌‌های خودش رو مورد کنکاش و تحلیل قرار بده. دغدغه‌هایی که حول محور کارآفرینی و تکنولوژی مبتنی بر دنیای بیت و باینری هستن.البته در این بین نگاه ویژه‌ای هم به روابط و حقوق تکنولوژیکی نوینی که این اعداد دوست‌‌داشتنی صفر و یک برای انواع جوامع ایجاد می‌کنن، خواهیم داشت.

اگه فکر می‌کنین که این موضوعات ارتباطی با هم ندارن، خب، باید بگم که یکی از دلایل ایجاد “۱۸۰درجه” هم همینه!

پس اگه جاهایی از مغزتون قلقلک شده و متوجه شدین مباحثی وجود دارن که تا حالا بهش پرداخته نشدن و دست‌نخورده باقی موندن، بدونین جای درستی اومدین!

طراحی لوگوی ۱۸۰درجه هم با خودم بوده. طرحی که روی مقوای جعبه‌ی دستمال کاغذی متولد شد! تمام تلاشم این بوده که لوگوی طرح در عین سادگی، کاملا بیان‌کننده‌ی شخصیت، محتوا و جهت کاری پروژه باشه. دو چشم این شخصیت عدد ۸، ۰ و علامت درجه رو نشون می‌دن. با این توضیح باقی عناصر باید کاملا گویا شده باشن.

Share

پایان ترجمه‌ی کتاب اصول برنامه‌نویسی – Foundations of Programming

مدتی می‌شد که کار ترجمه‌ی کتاب اصول برنامه‌نویسی-Foundations of Programming، نوشته‌ی کارل سیگوئین(Karl Seguin) به کمک چندی از دوستان کلید خورده بود. با خوشحالی تمام می‌تونم خبر پایان ترجمه رو اعلام کنم.خوش‌بختانه با توجه به وقت و انرژی که روی کار گذاشته شد، شاهد خروجی با کیفیتی هستیم. همین‌جا می‌خوام یک تشکر ویژه از آقای افشار محبی به خاطر پیشنهاد فوق‌العاده‌شون و جمع کردن افراد علاقمند به‌کار، تشکر کنم.

اصول برنامه‌نویسی-Foundations of Programming

برای دریافت ترجمه‌ی کتاب و توضیحات بیش‌تر، به پستی که جناب آقای محبی در وبلاگشون منتشر کردن مراجعه کنین.


Share

استیو جابز همیشه زنده است!

برای من استیو جابز یک حقیقت و واقعیت بوده و هست.حقیقت فکر کردن متفاوت و واقعیت الهام‌انگیز و مشوق! پس مشتاق بمان.دیوانه بمان!

Steve Jobs: Stay Hungry. Stay Foolish

قهرمان واقعی

 

پ.ن۱: معنای عبارتی که استیو جابز در پایان سخنرانی(ویدئو+متن) معروف و تکان دهنده‌ی خودش در سال ۲۰۰۵ میلادی در دانشگاه استنفورد، از پشت آخرین شماره‌ی یک مجله‌ی جغرافیا نقل کرد: منظور از گرسنه(مشتاق) بمان،میل همیشگی به یادگیری،قانع نشدن و تلاش مداوم رو به جلو است و منظور از احمق(دیوانه) بمان،مانند انسانی که هیچ چیزی نمی‌داند، از پرسیدن سوال‌ و یادگیری چیزهای  (به‌ظاهر) احمقانه، بیمی نداشته باش.

پ.ن۲: چند روزی است در فضای وبلاگستان فارسی بحث‌های مختلفی در خصوص دستاوردها و نقش آقای جابز در تکنولوژی و به‌طور کلی زندگی انسان‌ها پیش‌آمده و اظهارنظرهای مختلف و متفاوتی صورت گرفته.از طرفی اظهار نظر(+) بزرگانی چون ریچارد استالمن قدری فضا رو عوض کرده.چیزی که در پایین می‌بینید، جمع‌بندی بنده نسبت به آقای جابز،افکار مخالفینش و آینده‌است:

کاملا با دیدگاه آقای استالمن موافقم.از نظر مفهوم و فلسفه‌ی آزادی نرم‌افزار و دنیای متن‌باز، آقای استیو جابز یه فاجعه بود.ولی چیزی که همه‌ی ما رو مجبور به ستایش ایشون کرده همون شیوه‌ی تفکرش نسبت به تکنولوژی و دستاوردهای بسیار مثبتش در محصولات ابتکاریش بوده.کاری کرد که مردم زبان تکنولوژی رو یاد نگیرن،بلکه تکنولوژی خودشو با زبان مردم وفق بده! اگه فردی رو بزرگ می‌دونیم، دلیلی نداره اون فرد رو بزرگ و درست در هر جنبه‌ای بدونیم.این تفکر نشدنی و اساسا منطقی هم نیست! به‌نظرم نمونه‌ی تکامل یافته‌ی آفای جابز، باید تلفیقی از تفکرات استیو جابز و ریچارد استالمن باشه! «جابز(کیفیت و سادگی) +‌ استالمن(آزادی،آزادگی و احترام)»

Share

دموکراسی در تلویزیون اینترنتی

هدفم از نگارش این مطلب بررسی مفهوم تلویزیون اینترنتی،فرصت‌ها،مفاهیم و تغییرات احتمالی آن در شیوه‌ی زندگی ما انسان‌هاست.بنابراین اگر به دنبال آگاهی از انواع سرویس‌ها و محصولات متنوعی از این دست هستید که شرکت‌های بزرگ لوازم خانگی و اینترنتی دنیا عرضه کرده‌اند،می‌توانید با سرچ کوچکی در موتور جست‌و‌جوی گوگل اطلاعات خوبی به دست آورید.

عنوان،کاملاً گویای جانِ مطلب است.منظور سرویس‌های جدیدی(نه مفهموماً جدید!) است که این روز‌ها تحت عنوان تلویزیون اینترنتی با نام‌های تجاری مختلف،از نرم‌افزارها تا سخت‌افزارهای گوناگون به بازار مصرف نهایی راه پیدا کرده‌اند.سرویسی که به اعتقاد نگارنده می‌توان در یک جمله خلاصه‌اش کرد: تلویزیون+اینترنت.به اعتقاده بنده اینترنت رسانه‌ای است فراتر از تلویزیون.به این معنی که می‌توان آن را مرجع اصلی رسانه‌های امروزی دانست.

کاربردها و کارکردهای اینترنت و تلویزیون به عنوان دو وسیله‌ی ارتباطی مجزا بر کسی پوشیده نیست.اینکه هر کدام چه جایگاهی دارند و وسایل دسترسی به آنان چگونه است.اما چیزی که مسلم است نفوذ هر چه بیشتر اینترنت در وسایل و ابزار‌های زندگی روزمره‌ی‌مان است.اینترنت به عنوان یک وسیله‌ی ارتباطی نوین و فوق‌العاده سریع،گوی سبقت را چه از نظر اطلاعاتی و چه از نظر مفهوم و کاربردپذری از دیگر رقبا،ربوده است.از حداقل کارایی‌های به جای مانده‌ی تلویزیون هم می‌توان به لذت بردن از تماشای برنامه‌ی آخر هفته به همراه خانواده در سالن پذیرایی نام برد.اما چه می‌شود که اینترنت و تلویزیون با همدیگر ادغام شوند؟ چه نتایجی دارد؟

برای پاسخ به سوال بالا،هر نفر می‌تواند لیست‌ اموراتی را که با تلویزیون و رایانه شخصی(اینترنت) انجام می‌دهد،لیست کند و همان ادغام شده‌ی موارد را از تلویزیون اینترنتی انتظار داشته باشد.تلویزیون‌های اینترنتی علاوه بر اینکه ویژگی‌های واضحی را از تلویزیون به ارث برده‌اند،دارای سیستم‌عامل و مرورگر اینترنتی هستند.فکر می‌کنم حدس زده باشید که چه می‌خواهم بگویم: همانند هر سیستم عاملی،شما می‌توانید حساب کاربری(اکانت) برای هر شخصی ایجاد کنید تا هر کسی براساس آن به محتوای اطلاعاتی دستگاه و اینترنت دسترسی داشته باشد.خوب،این برای والدینی که دارای کودک هستند می‌تواند بسیار مفید واقع گردد.همچنین کاربر می‌تواند به راحتی در هنگام تماشای برنامه‌ی تلویزیونی مورد علاقه خود،به گشت و گذار در اینترنت بپردازد.فرض کنید این قضیه چقدر می‌تواند هیجانی باشد هنگامی شما به طور همزمان سخنرانی مدیرعامل شرکتی را که صاحب درصدی از سهام آن هستید را به همراه صفحه‌ی اینترنتی آخرین تغییرات زنده‌ی بورس شرکت مورد نظر مشاهده می‌کنید! همان طور که اشاره کردم،شما کارکردهای عمومی را که از یک سیستم‌عامل انتظار دارید،در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.

اما مورد جذاب‌تر و دلیل انتخاب عنوان ابن مطلب چیزی نیست جزء تماشای ویدئو محبوبتان از طریق تلویزیون اینترنتی.اولین نکته‌ی مثبت آن است که شما از شر برنامه‌های تلویزیونی تحمیلی رهایی یافته‌اید.به دیگر سخن،شخص دیگری برای شما تصمیم نمی‌گیرد که شما لحظه‌هایتان رو پشت صفحه‌ی جادویی(؟!) چگونه سپری کنید.بنابراین در این سرویس جدید و ادغام تلویزیون با اینترنت،نوآوری و امکان جدیدی برای شما به ارمغان آورده شده است.حال یک گام جلوتر می‌رویم.اکنون شما می‌خواهید برنامه یا فیلم محبوب خود را تماشا کنید.چه می‌کنید؟ یکی از راه‌ها آن است که به راحتی با مرورگر اینترنتی موجود در دستگاه،فیلم مورد نظر خود را خرید و در آن واحد ملاحظه کنید.حتی ببینید دوستان‌نتان مشغول تماشای چه برنامه‌هایی هستند و فیلم‌های مورد علاقه‌شان چه بوده است.یک راه دیگر آن است که شما برنامه‌ی تلویزیونی محبوبتان را که هفته‌ی پیش در فضای اینترنتی ذخیره کرده بودید،یه صورت کاملا برخط(آنلاین) تماشما کنید و هرکجا که رفتید آن را ببینید.فیلم‌ها و برنامه‌های آخر هفته‌ی مورد علاقه‌ی‌تان رو در اینترنت ذخیره کنید و همه جا با خود همراه داشته باشید.(هنوز سرویسی که این سه مورد آخر را اجرا کرده باشند پیدا نکرده‌ام و صرفا زاییده‌ی ذهن خودم است)

با تمام این اوصاف،موارد و کارکردهایی که از نظرتان گذشت تنها گوشه‌ای از کاربردهایی است که در لحظه نوشتن این مطلب به ذهنم رسید.پر واضح است که می‌توان قابلیت‌های بی‌شمار دیگری به آن اضافه کرد.نتیجه‌گیری بنده از تلویزیون اینترنتی،منسوخ شدن تدریجی کامپیوترهای شخصی و دستگاه‌های تلویزیونی است و محبوب شدن تلویزیون اینترنتی دقیقاً به همان دلیلی که گوشی‌های هوشمند(اسمارت‌فون‌) و لوح‌های رایانه‌ای(تبلت) محبوب شده‌اند! از طرف دیگر آزادی و احترام به حق انتخابی که این سرویس سخت‌افزاری جدید به کاربرانش می‌دهد ستودنی است.

Share

یلدا،هندوانه‌ی با هم بودن

پیش از هر چیز این نکته را بگویم که اصلا تصمیمی برای نوشتن مطلبی به مناسبت این شبِ با هم بودن را نداشتم.تنها دلیل آن را می‌توانم “بازی وبلاگی بلاگ‌نوشت” و فراخوان آن عنوان کنم.پس یک تشکر ویژه و مخصوص از آقای جم.123

در یکی از دلایل این بازی وبلاگی آمده است که هر کس خاطره‌ای شاد نقل کند.خوب،به گمان بنده هر کسی شاید خاطره‌ای نداشته باشد،کس دیگری داشته باشد و یا اصلا اسمش چیز دیگری باشد!

خوب،مزاح کردم! اگر بخواهم بروم سر اصل مطلب،یلدا را این گونه شرح خواهم کرد :

یلدا برای من مثل هر شب دیگری بوده است ولی نه مثل هر روز دیگر!

شب یلدا شب لرز و دلهره‌ی شیرین درآمدن هندوانه‌ی با هم بودنمان است.لرز آن لحظه‌ا‌ی است که از خود می‌پرسی “آیا به یکدیگر آن‌طور که باید و شاید عشق ورزیده‌ایم؟با هم رو راست بوده‌ایم؟ و به بیان این شب قشنگ،آیا با هم “به شرط چاقو" بوده‌ایم؟”

آری،یلدای من هنداونه‌ی با هم بودن است،نه بهانه‌ای برای با هم بودن!

لحظاتتون در این شب قشنگ،هندوانه‌ای! Open-mouthed smile

Share

۵ ناشناخته،۵‌ زندگی،۵ وبلاگ

Blog Day 2010

International Blog Day 2010

روز جهانی وبلاگ بهونه‌ای شد تا بعد از مدت‌ها دوری از محیط وبلاگ و وبلاگ نویسی، پستی منتشر کنم با عنوان بالا!عجیبه؟

خوب اگه از وب‌نوردهای اصیل و همیشگی باشید،کاملا منظورم رو از عنوان بالا متوجه می‌شوید ولی اگر جزء آن دسته افراد نیستید،این رو بگم که اصولا وبلاگ گل سر سبد،شناسنامه‌ و رد پای اصلیه یک فرد در دنیای اینترنته.حتی میشه پا رو فراتر گذاشت و وبلاگ رو به عنوان خونه‌ی رسمی یک فرد در دنیای اینترنت به حساب آورد.همه‌ی اینا رو گقتم تا با کم ترین هزینه بار و بندیلمون رو ببندیم و سفری چند دقیقه‌ای به دور دست‌ها داشته باشیم.سفری که بیانگر همزیستی و تکاپوی انسان‌های دیگر کره‌ی خاکی برای ابراز عقاید و احساساتشونِ.

Mashhad-مشهد

Little by little I will publish some posts about my trip and what interesting things happened to me there.Please be patient 🙂

کم کم جزئیات سفرم،عکس ها و ماجراهای جالبی که برام اتفاق افتاد رو اینجا می نویسم.لطفا صبور باشید. 😀

Share